قرآن مجيد در سوره مباركه انبياء آيه 30 به چگونگی آفرينش اوليه جهان اشاره كرده و مي‌فرمايد:

« أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ »

(آيا كساني كه كافرند نمي‌دانند كه آسمانها و زمين پيوسته بود و ما از هم بازشان كرديم و هرچيز زنده را از آب آفريديم پس چرا ايمان نمي‌آورند)

در تفسير الميزان ذيل اين آيه چنين آمده:
مراد از «رؤيت» علم فكري است و اگر آن را رؤيت ناميد به خاطر اين است كه علم فكري در هرامري آن را مانند رؤيت مي‌سازد. دو كلمه «رتق» و «فتق» به دو معناي مقابل همند، راغب در مفردات گفته: كلمه «رتق» به معناي ضميمه كردن و به هم چسباندن دو چيز است، چه اينكه در اصل خلقت به هم چسبيده باشد و چه آن را با صنعت عمل بچسبانند، همچنان كه قرآن كريم مي‌فرمايد: «كانتا رتقاً ففتقناهما» زمين و آسمان به هم چسبيده بودند، از يكديگر جداشان كرديم... يعني يك موجود بوده، كه ديگر امتيازي ميان زمين و آسمان نبوده، يك موجود رتق و متصل‌الاجزاء بوده...(24)

در تفسير نمونه نيز ذيل آيه فوق سه نوع تفسير را اشاره كرده كه يكي از آنها چنين است:
به هم پيوستگي آسمان و زمين اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمي از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونی و حركت، تدريجاً تجزيه شد و كواكب و ستاره‌ها از جمله منظومه شمسي و كره زمين بوجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.(25)

در اينجا به شرح مختصري در مورد نظريه دانشمندان فيزيك در خصوص پيدايش عالم كه به «انفجار بزرگ، بیگ بنگ یا مهبانگ» معروف است مي‌پردازيم:

طبق آخرین محسبات حدود 13/8 ميليارد سال قبل، عالم، در طی يك انفجار عظيم كه حالا آن را مهبانگ یا بیگ بنگ مي ناميم، از بطن هيچ بيرون آمد. در اين لحظه بود كه همه چيز: كل ماده، انرژي، حتي فضا و زمان، بوجود آمد.«انما امره اذا أراد شيئاً ان يقول له كن فيكون» (يس،82) (خدای تعالی در ايجاد هر چيزي كه ايجاد آن را اراده كند، به غير از ذات متعالي خود به هيچ سببي ديگر نيازمند نيست و همين كه هست شدن چيزي مورد اراده خدا قرار گرفت، بدون درنگ لباس هستي مي‌پوشد) سعدي در اين باره چه زيبا سروده كه:

به امرش وجود از عدم نقش بست         كه داند جز او كردن از نيست هست

فردوسي نيز در اين باره فرموده:

ز آغاز بايد كه داني درست             سرمايه گوهران از نخست

كه يزدان ز ناچيز چيز آفريد                بدان تا توانايي آمد پديد

 

  از آن لحظه آغاز آفرينش، خميره عالم در حال انبساط و سردشدن بوده است. نخستين لحظات مهبانگ، عالم حجم ناچيزي را اشغال مي‌كرد و تا حدي غير قابل تصور داغ بود. يك آتشگوي سوزان از تابش آميخته با ذرات ميكروسكوپي ماده بود. اما عاقبت عالم چندان سرد شد كه اتمها تشكيل شدند. به تدريج، اين اتمها تحت تأثير گرانش گرد هم آمدند تا ميلياردها كهكشان، يعني جزاير عظيم ستارگان را بسازند كه كهكشان خود ما- كهكشان راه شيري- فقط يكي از آنهاست. در سال 1992 (1371هـ .ش)، وقتي ماهواره كاشف زمينه كيهاني ناسا (cobe) «بذر» هايي را آشكار سازي كرد كه چنين كهكشانهايي در گاز سرد شونده مهبانگ از آنها روييدند، يكي از واپسين تكه‌هاي پازل تصوير مهبانگ در جاي خود قرار گرفت. اكنون كيهانشناسان معتقدند كه مي‌توانند مسير تكوين عالم را از نخستين لحظه پيدايش تا به امروز رهگيري كنند.

نشانه‌هاي مهبانگ (انفجار بزرگ / بیگ بنگ = Big Bang)  

ستاره‌شناسان به كمك سه نشانه اساسي به مهبانگ (بیگ بنگ) هدايت شده‌اند. اولين و چشمگيرترين نشانه‌ها اين است كه كل عالم در حال انبساط است. همانطور كه اشاره شد ادوين هابل در سال 1929 (1308 هـ .ش) كشف كرد كه اجزاي عمده سازنده عالم- كهكشانها، مانند كهكشان خودمان- شبيه به تركش های گلوله انفجاری كيهانی در لحظه پس از انفجار عظيمش، در حال گريختن از يكديگرند.
 اگر عالم در حال انبساط است، يك نتيجه اجتناب‌ناپذير مي‌نمايد: عالم بايد در گذشته كوچكتر بوده باشد. بايد لحظه‌اي بوده باشد كه اين انفجار آغاز شده است: لحظه زايش عالم. اهميت واقعي كشف هابل در همين‌جاست. هرچند عالم قديمي است، اما از ازل وجود نداشته است. اگر در خيال اين انفجار را به عقب برگردانيم، مانند فيلمي كه به عقب برمي‌گردد، ستاره‌شناسان مي‌توانند پي‌ببرند كه عالم در حدود چهارده ميليارد سال پيش، از بطن يك انفجار غول‌آسا، زاده شد.

 اولين شاهدي كه نظريه مهبانگ (بیگ بنگ) را تأييد مي‌كند، وجود تابش زمينه كيهاني، يعني «پس-تاب» سرد شده آتشگوی مهبانگ است. عجب اينكه، اين پس تاب هنوز هم برهم رخنه فضا، پس از گذشت 13/8 ميليارد سال از آن رويداد نفوذ مي‌كند. اين آتشگوي كه اكنون تا دماي 726/2 درجه كلوين (حدود-C273) سرد شده است، به صورت امواج راديويی موج كوتاه، يا ميكروموج، تجلی پيدا مي‌كند.

 هر چند كه تابش  زمينه كيهانی 99 درصد تمامي انرژی نورانی را در برمي‌گيرد كه هم‌اكنون در عالم جاری است، اما اين امر تا سال 1965 معلوم نشده بود، و كاملاً از روی تصادف به آن پي‌بردند. «آرنوپنزياس» و «رابرت ويلسون»، دو ستاره‌شناس جواني كه در آزمايشگاه بل در نيوجرسي كار مي‌كردند، به خاطر اين كشف خود، مشتركاً جايزه نوبل سال 1978 در رشته فيزيك را از آن خود كردند.

 

خيز تا بركلك آن نقاش جان افشان كنيم           كين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

كهكشان مارپيچي غير عادي NGC4622 ، در صورت فلكي قنطورس احتمالا بر اثر برخورد يا تاثير گرانشي يك كهكشان ديگر داراي چنين بازوها و ساختارهاي حلقه مانند خاصي شده است.

 

در آغاز...
 واپسين تكه‌ از شواهدي كه نويد دهنده نظريه مهبانگ‌اند، عبارت است از اين دليل كه حدود 25 درصد جرم عالم به صورت عنصر هليم است. هرچند كه اكثر عناصر، مانند كربن و آهن، را حاصل هيدروژن مي‌دانند كه بر اثر واكنش هسته‌اي در داخل ستارگان به وجود مي‌آيند، اما طول عمر عالم كافي نبوده است تا ستارگان فرصت داشته باشند چنين مقدار زيادي هليم بسازند. موجه‌ترين توضيح براي اين موضوع عجيب و غريب اين است كه در زماني كه در گذشته تمامي عالم از يك مرحله چگال داغ عبور كرد كه طي آن بر اثر واكنشهاي هسته‌اي قسمت اعظم هليم از هيدروژن ساخته شد. محاسبات نشان مي‌دهند كه دراين مرحله (يا فاز)- يعني مهبانگ (بیگ بنگ) داغ- تقريباً 25 درصد جرم عالم، به طوري كه مشاهده شده، به هليم تبديل شده است.
  گيورگي (ژرژ) گاموف، فيزيكدان امريكاي روس تبار، نخستين كسي بود كه پی برد اين مهبانگ يك مهبانگ داغ بوده است. علت داغ بودن مهبانگ همان است كه هواي داخل تلمبه دوچرخه در هنگام متراكم شدن، گرم مي‌شود. در سالهاي 1940، گاموف با بهره‌گيري از فيزيك هسته‌اي، يعني فيزيك ماده در دماي ميليونها و ميلياردها درجه، به خاطر فهم آنچه كه در چند دقيقه اول پيدايش عالم در آن پيش آمده، دقيقاً همين‌كار را انجام داد. گاموف به فيزيكدانان نشان داده است كه چگونه به لحظه‌هاي اوليه مهبانگ «بنگرند». فيزيكدانان امروزي، به پيروي از وي، دانش خود را درباره ماده در دماي تريلونها درجه و حتي بيشتر به كار مي‌بندند، كه از آزمايشهايشان در شتابگرهاي غول‌پيكر ذرات استنتاج كرده‌اند. اما، در حاليكه گاموف در چند و چون دقيقه پس از مهبانگ كندوكاو كرد، آنان شرايط نخستين هزارم هاي يك ثانيه اول و پيش از آن را با اطمينان پيش‌بيني مي‌كنند. ميراث گاموف اين است: ما اكنون پي‌مي‌بريم كه پاسخ اين پرسش‌هايي كه منشأ عالم كجاست، فقط به كمك فيزيك ذرات انرژي بالا داده مي‌شود. فيزيكدانان ذرات اذعان مي‌كنند كه رويداد مهبانگ پر انرژی‌ترین واكنشی بوده كه بوقوع پيوسته است. در واقع زمان با مهبانگ (بیگ بنگ) آغاز شده است.
  عالم اوليه پاتيل جوشاني مملو از تابش الكترومغناطيسي، به شكل بسته‌های كوچك انرژی به نام فوتون، و ذرات ميكروسكوپي ماده بود. با افت دما، چون انرژی موجود براي ساختن ذرات از فوتون رو به كاهش نهاد، مخلوط ذراتي كه بر عالم تسلط داشت، دستخوش تغييري بي‌وقفه شد... اما در زماني كه يك هزارم ثانيه از عمر عالم مي‌گذشت و دما به حدود 1000 ميليارد درجه افت كرده‌بود، عالم پر از ذرات عجيب و غريبي بود كه امروزه مي‌توان به طور زودگذري آنها را در شتابگرهاي ذرات توليد كرد. كواركها، اجزاي تشكيل دهندة ذرات آشناي نوترون و پروتون از آن جمله‌اند

عالم با دماي بسيار زياد آغاز شده است ، كه سرد شدن آن بر اثر انبساط، حتي تا زمان حاضر هم ادامه يافته است. اين فكر به صورت رويدادها و دورانهاي بسيار اوليه ، به دنبال مهبانگ، در ارتباط با منحني سرمايش نشان داده شده است . در كنار آن  برآورد هاي زمان وقوعشان آمده است.

   بعد از آن كه حدود يك هزارم ثانيه از عمر عالم گذشت ذرات آشنا: فوتونها، الكترونها، پوزيترونها و نوترينوها بر آن مسلط شدند. كواركها به صورت سه تايي كنار هم قرار گرفتند تا نوترونها و پروتونها ساخته شوند.
رويداد مهم بعدي در تاريخ عالم وقتي اتفاق افتاد كه عالم حدود 100 ثانيه عمر داشت و دمای آن فقط به يك ميليارد درجه افت كرده بود. پروتونها و نوترونها اكنون چندان آهسته حركت مي‌كردند كه مدتي طولاني در مجاورت يكديگر توقف كنند تا چسب هسته آنها محكم شود. همين نيروست كه پروتونها و نوترونها را در هسته اتم به يكديگر مي‌چسباند. بدينسان دوران «سنتز هسته‌اي» آغاز شد، در اين دوره هسته‌هاي اتمي سبك تشكيل شدند. اين هسته‌ها شامل هليم، دومين اتم سبك موجود در طبيعت، با دو پروتون و دو نوترون، همراه با ساير عناصر سبكي چون ليتيم بودند...
  رويداد مهم بعدی در حيات اوليه عالم عبارت بود از تشكيل اتمها در حدود سيصد هزار سال پس از مهبانگ (بیگ بنگ) ، وقتي عالم تا 3000 درجه افت كرده بود، سرانجام به اندازه كافي سرد شده بود كه اتمها بتوانند تشكيل شوند...
  و اما دوران واپسين پراكندگي، اهميتش در اين است كه لحظه‌اي را مشخص كرده است كه ماده و تابش مسيرهاي جداگانه‌اي پيمودند. تا آن زمان، فوتونها ذرات ماده را به همان سرعتي از هم جدا مي‌كردند كه اين ذرات مي‌توانستند به هم نزديك شوند. فقط وقتي ماده سرانجام از قيد استبداد تابش رها شد، تحت گرانش شروع به توده شدن كرد و كهكشانها را شكل داد...(26)
  ملاحظه فرموديد كه مواد تشكيل دهنده تمام كائنات اعم از زمين و ماه و خورشيد و منظومه شمسي و كهكشان راه شيری و ميلياردها كهكشان و ستاره و سياره و قمر ديگر در آغاز آفرينش همه بهم فشرده بودند. بطوريكه در 43-^10 ثانيه بعد از انفجار بزرگ تمام كائنات در گلوله كوچكي جاي داشته كه تجسم آن در ذهن آدمي مشكل است قطر اين گلوله 33-^10 سانتي‌متر بوده، يعني ميلياردها ميلياردها ميلياردها بار كوچكتر از هسته يك اتم. وزن مخصوص و درجه حرارت اين گلوله غير قابل تصور است. به طور مثال حرارت آن 32^10 درجه بوده يعني عدد يك و از دنبال آن سي و دو صفر! و اما اينكه چه چيزي قبل از اين لحظه آفرينش رخ داده است. به نظر مي‌رسد كه علم قادر به توصيف يا حتي تصور چيزي منطقي، در عميق‌ترين مفهوم كلمه، در لحظه ابتدايي نيست، هنگامي كه هنوز زمان در صفر مطلق بوده و هنوز هيچ‌چيزي رخ نداده بوده است. در واقع فيزيكدانان تا همين لحظه 43-^10 ثانيه پيش مي‌روند، نه فراتر از آن و به «ديوار پلانگ» معروف برخورد مي‌كنند كه از پشت آن خبر ندارند.(27)

براي ديدن تصوير در ابعاد بزرگتر كليك كنيد

 

در واقع وجود تمام جهان هستي و كائنات ناشي از همان ذره اوليه با مشخصات فوق است كه خداوند تبارك و تعالي آفريده است و بقول حافظ:

اين همه عكس مي و نقش نگارين كه نمود         يك فروغ رخ ساقيست كه درجام افتاد

در اينجا يكبار ديگر آيه فوق را مرور مي‌كنيم:

«...أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا...»

(... آسمانها و زمين بهم پيوسته بودند ما آنها را از هم شكافتيم...)

 

 

برای مطالعه بیشتر :